تئاتر ایران به روایت کامبیز اسدی: بحران هویت و امید به بازگشت اصالت

بازگشت به صحنه تئاتر پس از دوازده سال سکوت، برای کامبیز اسدی تنها یک تجربه هنری نیست؛ بلکه نوعی شوک فرهنگی و زیباشناختی است. او که این روزها با نمایش تازهاش، «آمین گفتن مردگان در عنبر» در مجموعه تئاتر شهر حضور دارد، در گفتوگویی با ایسنا از دگرگونیهای عمیق فضای تئاتر ایران گفته است. اسدی
بازگشت به صحنه تئاتر پس از دوازده سال سکوت، برای کامبیز اسدی تنها یک تجربه هنری نیست؛ بلکه نوعی شوک فرهنگی و زیباشناختی است. او که این روزها با نمایش تازهاش، «آمین گفتن مردگان در عنبر» در مجموعه تئاتر شهر حضور دارد، در گفتوگویی با ایسنا از دگرگونیهای عمیق فضای تئاتر ایران گفته است. اسدی با اشاره به تغییرات گستردهای که در طی این سالها رخ داده، خود را همچون «اصحاب کهف» توصیف میکند؛ کسی که پس از سالها به جهانی بازگشته که دیگر هیچ شباهتی به گذشته ندارد. از رویههای اداری پیچیده گرفته تا تغییر سلیقه تماشاگران، همه چیز برای او تازگی و البته نوعی سردرگمی به همراه دارد. اما او، با همه تردیدها و ناباوریها، همچنان ایستاده است؛ در مسیری خلاف جهت، اما با همان تعهد همیشگی به تئاتر جدی.
بازگشت پس از سالها؛ کامبیز اسدی و حیرت یک کارگردان از تئاتری که دیگر شبیه گذشته نیست
کامبیز اسدی، کارگردان با سابقه تئاتر، پس از دوازده سال دوری، با نمایش «آمین گفتن مردگان در عنبر» به صحنه تئاتر شهر بازگشته است. این بازگشت اما برای او همراه با شگفتی و نگاهی منتقدانه به وضعیت فعلی تئاتر ایران بوده است. او در گفتگو با ایسنا، از تغییرات عمیقی سخن گفته که در این سال ها گریبانگیر هنر نمایش شده و آن را از مسیر اصلی خود دور کرده است. اسدی احساس خود را در این بازگشت، به حال و روز اصحاب کهف تشبیه میکند که پس از خوابی طولانی، بیدار شده و با دنیایی کاملا متفاوت و ناآشنا روبرو شدهاند.
دنیای جدید تئاتر: از مجوزهای متعدد تا ذائقه دگرگون شده مخاطب
اسدی با اشاره به اینکه آخرین اجرای او در مجموعه تئاتر شهر به بیست و یک سال پیش باز میگردد، از تفاوت های بنیادین امروز تئاتر با گذشته سخن میگوید. او توضیح میدهد: «حالا که بعد از دوازده سال دوری به تئاتر بازگشتهام، حس میکنم یکی از اصحاب کهف هستم و هنوز هاج و واج به همه چیز مینگرم.» این نگاه مبهوت، ناشی از تغییراتی است که در تمامی شئون تئاتر، از فرآیند اخذ مجوز گرفته تا وضعیت تبلیغات و حتی سلیقه تماشاگران، رخ داده است. او با تعجب از روند پیچیده و چند مرحله ای دریافت مجوز برای یک نمایش یاد میکند، در حالی که در گذشته تنها یک مجوز کلی کفایت میکرد. هرچند او اذعان دارد که در دریافت این مجوزها با مشکلی مواجه نشده، اما فلسفه این تغییرات برایش قابل درک نیست و آن را نمودی از سردرگمی حاکم بر فضای تئاتر میداند. اسدی با صداقت بیان می کند که این روزها احساس می کند مملو از ندانستن ها و سردرگمی هاست، اما با وجود این آشفتگی، آگاهانه مسیری را انتخاب کرده که در تضاد با جریان رایج و به قول خودش «حرکت در جهت خلاف اتوبان» است.
یکی از مهمترین دغدغه های اسدی، تغییر شگرف سلیقه تماشاگران تئاتر است. او با طرح این پرسش که «ما با تماشاگران تئاتر چه کردهایم؟!» به نقد نمایش هایی میپردازد که در این سال ها به خورد مخاطبان داده شده است. به باور او، تئاتر ایران در سالیان اخیر با اجرای انبوهی از کمدی های سطحی و نمایش های موزیکال صرفا سرگرم کننده، ذائقه تماشاگران را تغییر داده و آنان را به سمت آثاری کم مایه سوق داده است. این کارگردان با تاسف میگوید: «تماشاگر را به تماشای نمایشهای طنز کممایه یا موزیکال عادت دادهایم در حالیکه در خود غرب هم این همه کار موزیکال اجرا نمیشود.» نتیجه این رویکرد، فراری دادن تماشاگران حرفهای و تربیت ناصحیح سلیقه نسل جدید مخاطبان تئاتر بوده است.
مرگ گروه های تئاتری و سلطه چهره ها
اسدی فروپاشی گروه های تئاتری ریشه دار و حرفه ای را یکی دیگر از معضلات بزرگ تئاتر امروز ایران میداند. او تاکید میکند که «تفکر و تکنیک تئاتر، از گروه میآید» و بدون وجود گروه های منسجم و با برنامه، کیفیت آثار نمایشی به شدت افت میکند. در شرایط فعلی، اغلب افراد به صورت اتفاقی و برای یک پروژه خاص دور هم جمع میشوند و با تمرین های کوتاه مدت و ناکافی، نمایشی را به صحنه میبرند. در این میان، معیار موفقیت نیز به جای کیفیت هنری، به میزان بودجه و توانایی گروه در تبلیغات پر زرق و برق در فضای مجازی گره خورده است.
او از تلاش های حسن جودکی، سرپرست فعلی تئاتر شهر، برای دعوت از هنرمندان قدیمی و با سابقه به عرصه تئاتر قدردانی میکند و حضور او را یکی از دلایل اصلی بازگشت خود به صحنه میداند. با این حال، اسدی معتقد است که راه حل اساسی برای برون رفت از وضعیت فعلی، احیای گروه های تئاتری است، چرا که «با جمع شدن اتفاقی و یک ماه تمرین، چیزی به عنوان تئاتر بیرون نمیآید.»
این کارگردان با انتقاد شدید از حاکمیت «چهره محوری» در تئاتر، از وضعیتی گلایه میکند که در آن، اولین پرسش مدیران تئاتری از یک گروه، نه درباره متن، ایده اجرایی یا کیفیت کار، بلکه درباره حضور بازیگران مشهور و چهره در نمایش است. او با تاسف میپرسد: «چرا اگر بهترین کار را هم برای اجرا آماده کنیم، باز هم ملاک کار ما حضور چهره در نمایشهاست؟ … چرا ملاک خوب بودن یک کار، فروش آن است؟ از کی این وضعیت بر تئاتر ما حکمفرما شده؟» اسدی این جریان را مشابه روندی میداند که پیشتر سینمای اجتماعی و اندیشه ورز را به حاشیه راند و اکنون تئاتر را نیز به همین سرنوشت دچار کرده است. به باور او، بدون گروه های تئاتری پویا و خلاق، از تئاتر تنها پوسته ای ظاهری باقی میماند.
فضای مسموم تبلیغات و انحصار در فروش بلیت
کامبیز اسدی در ادامه به تشریح تجربیات تلخ خود از مناسبات ناسالم در حوزه تبلیغات و نقد تئاتر میپردازد. او از منتقدانی سخن میگوید که برای نوشتن نقد، از گروه های تئاتری پول طلب میکنند و از صفحات مجازی پرمخاطبی که برای تبلیغ یک نمایش و ایجاد فضای رسانه ای مثبت، مبالغ هنگفتی را درخواست میکنند. اسدی هشدار میدهد که این وضعیت، تئاتر ایران را به سمت یک فاجعه سوق داده است. تاسف بارتر اینکه، به گفته او، اگر گروهی از پرداخت این هزینه ها به برخی صفحات مجازی امتناع ورزد، نمایشش با بایکوت و عدم دیده شدن مواجه خواهد شد.
او همچنین به ساز و کار انحصاری سایت های فروش بلیت تئاتر اشاره کرده و آن را زمینه ساز رانت و فساد میداند. اسدی پیشنهاد میکند که مرکز هنرهای نمایشی با ایجاد بسترهای متعدد و متنوع برای فروش بلیت، فضایی رقابتی و سالم را به وجود آورد تا سرنوشت گروه های تئاتری در دستان یک یا دو سایت و چند صفحه مجازی خاص نباشد.
این کارگردان با ابراز ناامیدی از وضعیت کلی تئاتر، میگوید: «تئاتر را کلا از مدار خارج کردهاند و در این وضعیت جامعه تئاتری، منتقدان، رسانهها، خانه تئاتر و … هم اعتراضی ندارند.»
ایستادگی بر اصول و شرافت حرفه ای
با وجود تمام این انتقادات و فضای نامساعد، کامبیز اسدی در نمایش جدید خود، «آمین گفتن مردگان در عنبر» نوشته محمد چرم شیر، تلاش کرده تا اثری جدی و به دور از جریان های رایج و مبتذل تئاتر امروز ارائه دهد. او یکی از دشوارترین نمایشنامه های چرم شیر را برای اجرا انتخاب کرده و با وجود اینکه اعضای گروه نیز پیش بینی فروش بالایی برای آن نداشته اند، بر حفظ شرافت حرفه ای خود به عنوان یک هنرمند تئاتر تاکید ورزیده است. اسدی میگوید: «مهم این است که با افتخار میگویم شرافتم را به عنوان یک تئاتری حفظ کردهام و برای فروش بیشتر به هیچ حقه و کلک و دستاویز عجیب و غریبی که هیچ ربطی به تئاتر ندارد، متوسل نشدهام.»
او تصریح میکند که در صفحات مجازی به مخاطبان دروغ نمیگوید و حتی اگر نمایشش تنها چند اجرای محدود داشته باشد، برایش اهمیتی ندارد. از نظر او، فاجعه واقعی، فروش اندک یک نمایش جدی نیست، بلکه «فاجعه این است که کسی را به عنوان بازیگر روی صحنه بیاوریم که حتی راه رفتن روی صحنه را بلد نباشد.» اسدی خوشحال است که به سیر و سلوک هنری و هویت گروه خود وفادار مانده است. گروه تئاتر «صلح» به سرپرستی او، دو سال برای آماده سازی این نمایش زحمت کشیده و تمرین کرده و اعضای گروه با هزینه شخصی و بدون داشتن تهیه کننده، آن را به روی صحنه برده اند.
این کارگردان تئاتر خود را «تئاتر سخت» مینامد؛ سخت برای اعضای گروه، برای خودش و حتی برای تماشاگران. او معتقد است که در این نمایش، همه طرف ها به چالش کشیده میشوند و از اینکه در این مسیر، بیش از هر چیز به شرافت حرفه ای خود اندیشیده، احساس رضایت میکند.
نمایش «آمین گفتن مردگان در عنبر» نوشته محمد چرمشیر، اثری از گروه تئاتر «صلح» است که هر شب ساعت ۱۹ به مدت ۵۰ دقیقه در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میرود. در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «آن که روزی یافت شود روزی پنهان شده است.» بازیگران این اثر نمایشی به ترتیب ایفای نقش، زهرا شایانفر، میلاد عطار، مهدی نوروزی، مهران گل محمدی و عماد محمدی هستند. این نمایش، نمادی از تلاش برای حفظ اصالت و اندیشه در هیاهوی تئاتر امروز ایران است، تلاشی که کامبیز اسدی و گروهش آگاهانه آن را انتخاب کرده اند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰